شعر برای ایام فاطمیه
چهارشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۲، ۰۵:۲۹ ب.ظ
و در آن کوچهٔ تاریک ...
همان کوچهٔ باریک ...
همان کوچهٔ سردی که رخ مادرمان سوخت ...
همان کوچهٔ دلواپسی عمه سادات ...
و آن کوچه که مردان به زنی خندیدند ...
صورت ماه ندیده اش به سیلی سرخ کردند ...
و آن کوچه که هنگامهٔ شب ...
و در آن فاصله ها فهمیدند ...
و در آن کودکی از درد دلش می گوید ...
مادرم را دیدم ...
جلوی چشمانم ...
ولی انگار ...
ناگهان پنهان شد ...
و در آخر او را ...
من از آوار لگد های لعینان زمان ...
بیرون می کشیدم ...
تقدیم به مادر ترین مادر دنیا ... صدیقهٔ طاهره کبری ...
- ۹۲/۰۱/۰۷