MiLaD__KiNG

آخرین مطالب

فتنه88





در گزارش سالانه نهاد مطالعاتی "امنیت ملی رژیم صهیونیستی" فاش شد:

پروژه صهیونیستی ایجاد اغتشاش در انتخابات ریاست جمهوری ایران کلید خورد


یهودا بن میر در مقاله جدید خود تحت عنوان "مباحثه در مورد جلوگیری از پیشرفت برنامه هسته ای در افکار عمومی " که بخشی از گزارش سالانه نهاد مطالعات امنیت ملی رژیم صهیونیستی را تشکیل می دهد، از پروژه صهیونیستی ایجاد آشوب در انتخابات سال 92 تحت عنوان به اصطلاح "بهار ایرانی!" را مطرح کرده است.


به گزارش راسخون، باشگاه خبرنگاران به نقل از مرکز مطالعات امنیت ملی رژیم صهیونیستی نوشت: "بن میر" تحلیلگر سیاسی صهیونیست و شخصیت های دانشگاهی آن رژیم در ابتدای مقاله به بی سابقه بودن عمده شدن بحث در مورد یک موضوع همچون برنامه هسته ای اظهار داشته "رژیم صهیونیستی در طول مدت 64 سال موجودیتش چندین جنگ را پشت سر گذاشته است و عملیات نظامی متعددی را انجام داده است و در برخی موارد با بیشترین خطرات مواجه بوده ایم و در افکار عمومی صهیونیست ها بحث های زیادی در این باره وجود داشته است. بحث هایی چندین هفته ای و یا در مواردی چندین ماهه.

با این حال در تمامی این موارد این بحث ها بیشتر در میان جمع کوچکی از مقامات امنیتی – نظامی و سیاسی باقی مانده بود و در جلسه های سری آنان مطرح می شد و به ندرت عمومی می شد. در مورد برنامه هسته ای ایران رسانه های رژیم صهیونیستی بطور همه جانبه و بدون هیچ حد و مرزی این موضوع را مطرح کرده اند. روشنفکران، مفسرین سیاسی، نویسندگان، اساتید دانشگاهی، سیاستمداران، وزیر دفاع، نخست وزیر و مقامات امنیتی همگی درگیر این موضوع بوده اند."

نویسنده در ادامه این مقاله به سابقه جنگ های رژیم صهیونیستی و منازعات آن رژیم اشاره می کند و می گوید "شاید بتوان گفت تنها باری که تاحدودی منازعه رژیم صهیونیستی به بحثی عمومی تبدیل شد تنها در جنگ شش روزه اعراب و رژیم صهیونیستی بود و افکار عمومی رژیم صهیونیستی خواهان طرح راه حلی برای رفع این موضوع بودند. در جریان حمله به صحرای سینا در سال 1956، حمله به لبنان قبل از آغاز جنگ سال 1982، حمله به نیروگاه هسته ای اوسیراک عراق در جون سال 1982 و حمله به تاسیسات هسته ای دیرالزور سوریه در سپتامبر سال 2007 بحث های درگرفته در این مورد آنچنان عمومی نشدند. حمله به نیروگاه عراق چندان در رسانه های همگانی رژیم صهیونیستی مطرح نشد و بیشتر دور از چشم مردم بود. در مورد حمله به نیروگاه هسته ای سوریه توسط رژیم صهیونیستی نیز افکار عمومی صهیونیستی تا مدت ها از این مسئله بی خبر ماندند و اطلاعاتی چندانی در مورد منتشرنشد و مسئله سری باقی ماند."
نویسنده در ادامه می افزاید "در این میان اما بحث در مورد برنامه هسته ای ایران موردی استثنایی بوده است و در اسرائیل همگانی شده است."

این تحلیلگر سیاسی در مقاله با اذعان به بی تاثیر بودن تحریم های ضد ایرانی بر روند پیشرفت هسته ای کشورمان می گوید "ایران هدف تکمیل برنامه هسته ای اش را در چشم انداز قرار داده است. گزارش های آژانس بین المللی انرژی اتمی نشان می دهند که علیرغم فشارهای سیاسی و اقتصادی وارده بر ایران، برنامه هسته ای آن کشور به پیشرفت خود ادامه داده و توقفی در آن ایجاد نشده است."

نویسنده در ادامه به نگرانی صهیونیست ها از احتمال اقدام جنون آمیز اسرائیل اشاره می کند و می گوید "افکار عمومی اسرائیل نگران است که در صورت حمله به ایران با واکنش منفی متقابل جمهوری اسلامی ایران و متحدان منطقه اش مواجه شود."

این تحلیلگر صهیونیست در ادامه به توطئه مشترک برنامه ریزی شده از سوی "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر رژیم صهیونیستی و "ایهود باراک" وزیر پیشین دفاع آن رژیم اشاره می کند و می گوید "آنان هر دو در سال 2012 از حمله نظامی به ایران دفاع کردند و این توافقی دو جانبه بود. رژیم صهیونیستی خواهان تحریک جامعه بین المللی برای اعمال فشار بر ایران بوده است و گمان می کند از این طریق می تواند مانع پیشرفت های هسته ای ایران شود."

وی اشاره می کند که علیرغم تمایل نتانیاهو و باراک به انجام اقدامی جنون آمیز علیه تاسیسات هسته ای کشورمان اکثر مقامات امنیتی و نظامی اسرائیل مخالف چنین اقدامی هستند. وی در این مورد اظهار می دارد "افکار عمومی اسرائیل با افزایش طرح مسئله هسته ای ایران به عنوان یک تهدید از سوی رهبران اسرائیل بیشتر نسبت به این موضوع حساس شده اند. اما در این میان اکثر مقامات امنیتی و دفاعی رژیم صهیونیستی مخالف انجام حمله نظامی علیه تاسیسات ایران هستند. برای مثال "میر داگان" رئیس سابق موساد در تاریخ 6 می سال 2001 در دانشگاه "عبری" در بیت المقدس در پاسخ به پرسش مطرح شده در مورد امکان حمله نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی به تاسیسات هسته ای ایران اظهار داشت ""این احمقانه ترین چیزی است که تا به حال شنیده ام.

وی اذعان کرد که نیروی هوایی رژیم صهیوینستی چنین توانی را ندارد تا بتواند این حمله را بصورتی موفقیت آمیز به سرانجام رساند. حمله رژیم صهیونیستی علیه تاسیسات هسته ای ایران می تواند به چندین ماه بیانجامد و تبعات جبران ناپذیری را برای رژیم صهیونیستی در بر داشته باشد بخصوص اگر با حمله متقابل متحدان منطقه ای ایران یعنی سوریه، حزب الله و حماس نیز همراه باشد."
این تحلیلگر سیاسی صهیونیست به اهمیت اظهارنظر این مقام ارشد امنیتی پیشین رژیم صهیونیستی اشاره می کند و می گوید "اظهارات داگان شش ماه پس از ترک مقامش همه را شگفت زده کرد، مقامی که وی هشت سال عهده دارش بود و افکار عمومی اسرائیل را با حیرت مواجه ساخت. سخنان او انقلابی در عملیات موساد ایجاد کرد. وی در مصاحبه 9 مارچ سال 2012 میلادی با برنامه "60 دقیقه" شبکه تلویزیونی "سی بی اس" نیز بار دیگر تکرار کرد که ذهن خود را با "توهم" حمله نظامی رژیم صهیونیستی علیه ایران مشغول نخواهد ساخت. وی همچنین خاطر نشان ساخت که پاسخ متقابل ایران می تواند توانایی ما برای زندگی روزمره و حتی موجودیت مان را به چالش بکشد.

علاوه بر وی یووال دیسکین رئیس پیشین دستگاه امنیت عمومی رژیم صهیونیستی نیز در 27 آوریل سال 2012 با حمله نظامی آن رژیم علیه تاسیسات هسته ایران مخالفت کرد و گفت که نسبت به نتانیاهو باراک بی اعتماد است زیرا آنان درکی نادرست از مسئله هسته ای ایران دارند. وی افزوده بود که حمله نظامی علیه ایران نه تنها به توقف برنامه هسته ای آن کشور نمی انجامد بلکه باعث افزایش سرعت پیشرفت هسته ای ایران خواهد شد."

نویسنده به اظهار مخالفت رئیس پیشین بخش کارکنان نظامی رژیم صهیونیستی نیز اشاره می کند و می گوید " آمنون شاهاک سرهنگ بازنشسته نیز در آگوست سال 2012 میلادی مخالفت خود را با حمله نظامی احتمالی اسرائیل علیه ایران ابراز نمود و اظهار داشت اسرائیل نبایستی تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2012 میلادی دست به چنین اقدامی بزند."

نویسنده اشاره می کند که در این میان این تنها نتانیاهو و باراک بوده است که شدیدا حامی حمله نظامی علیه تاسیسات هسته ای کشورمان بوده اند و می افزاید "در جولای و سپتامبر سال 2012 میلادی بحث حمله احتمالی رژیم صهیونیستی علیه ایران به اوج خود رسید. زمانی که گمانه زنی های انجام شده نشان می داد که گویا نتانیاهو و باراک قصد انجام چنین کاری را دارند."

وی در ادامه می افزاید "این در حالیست که شیمون پرز در 15 آگوست سال 2012 میلادی اذعان کرد که اسرائیل نمی تواند به تنهایی و بدون حمایت آمریکا به ایران حمله کند."

این تحلیلگر سیاسی صهیونیست در ادامه مقاله خود به گزارش روزنامه صهیونیستی "هاارتص" در مورد مخالفت اکثریت اندیشمندان و سیاستمداران رژیم صهیونیستی با انجام چنین حمله جنون آمیزی اشاره می کند و می نویسد "روزنامه هاارتص در مصاحبه ای که با اندیشمندان و چهره های مطرح اصلی عرصه سیاسی آن رژیم انجام داد حمله به ایران را موجب به خطر افتادن موجودیت رژیم صهیونیستی دانست. هاارتص از این اقدام به عنوان "قمار بی پروا" یاد کرد و اظهار داشت که حتی خلبانان جنگنده های اسرائیل نیز حاضر به انجام چنین کاری نیستند."

این نویسنده صهیونیست در ادامه به نظرسنجی های انجام شده در میان صهیونیست ها و نظر آنان در مورد حمله نظامی رژیم صهیونیستی علیه تاسیسات هسته ای ایران اشاره کرده است و اذعان می کند که اکثریت شهروندان صهونیست مخالف چنیی اقدامی هستند و در این باره می گوید "نتایج نظرسنجی ماه آگوست سال 2008 که توسط انستیتو دموکراسی رژیم صهیونیستی انجام شد نشان داد که اکثریت شهروندان صهیونیست در مورد برنامه هسته ای ایران به نظر مقامات و کارشناسان امنیتی آن رژیم بیش از نظرات و ادعاهای نتانیاهو و باراک اعتماد دارند. طبق این نظرسنجی 57 درصد از اسرائیلی ها در این باره به نظر نهادهای امنیتی و 28 درصد به نظرات و ادعاهای مطرح شده از سوی نخست وزیر و ایهود باراک اعتماد داشته اند. در همین رابطه 61 درصد از اسرائیلیان اعتقاد داشتند که اسرائیل نبایستی بدون حمایت آمریکا و بصورت خودسرانه دست به اقدام نظامی علیه ایران بزند و 60 درصد از آنها نیز اظهار داشتند که اسرائیل بایستی ایران هسته ای را بپذیرد زیرا نمی تواند آن را متوقف سازد. در نظرسنجی انجام شده در فوریه و مارس سال 2012 میلادی نیز 52 درصد از شهروندان اسرائیلی مخالف حمله نظامی علیه تاسیسات هسته ای ایران بودند و این نظرسنجی کاهشی 7 درصدی را در تمایل اسرائیلی ها در مورد حمله به ایران نسبت به نظرسنجی سالهای پیشین نشان می داد. نظرسنجی روزنامه معاریو در 10 آگوست سال 2012 میلادی نیز موید این مسئله بود. در آن نظرسنجی نیز 54 درصد از پاسخ دهندگان اسرائیلی با اقدام نظامی علیه ایران مخالفت کرده بودند و تنها 33 درصد این اقدام را مشروع قلمداد کرده بودند و 23 درصد هم پاسخی به این پرسش نداده بودند."

نویسنده در بخش پایانی مقاله خود از آغاز پروژه رژیم صهیونیستی در مورد ایجاد اغتشاش در انتخابات ریاست جمهوری کشورمان در سال 92 پرده بر می دارد و مدعی است که "نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران نامشخص است، اینکه با شورشی اجتماعی مواجه خواهیم بود و یا با یک بهار ایرانی."

وی در نتیجه گیری مقاله خود بر این باور است که "تصمیم گیری در مورد مسئله هسته ای ایران از سوی رژیم صهیونیستی به دو عامل مهم بستگی دارد: نخست موضع دولت آمریکا در قبال نوع رویکرد به برنامه هسته ای ایران و دوم نظر مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی" نویسنده این مقاله با این سخن بطور ضمنی اذعان می کند که نتانیاهو و دولتش تصمیم گیرنده اصلی در این مورد نیستند و این نظرات مقامات امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی است که موضع گیری نهایی آن رژیم در مورد برنامه هسته ای ایران را مشخص می کند و آنان نیز تاکنون مخالفت خود با تصمیم نتانیاهو مبنی بر تجاوز نظامی علیه تاسیسات هسته ای ایران را اظهار نموده اند.




شهادت بسیجی


شهادت بسیجی شهید، «صانع ژاله» و شهید «محمد مختاری» بیش از آنکه مظلومیت مدافعان نظام و انقلاب را به نمایش بگذارد، از سویی آثار نفاق آلود سران فتنه را به خوبی نمایان ساخت و از سویی دیگر، اتحاد اهداف، ایدئولوژی و آرمان‌‌های مشترک، اما واهی سران فتنه و منافقین را به نمایش گذاشت. شاید لازم باشد قبل از آنکه در مورد ماهیت مشترک نفاق و خیانت منافقین و سران فتنه سخن به میان بیاوریم، به قدیم‌ترها برگردیم. به دوران دفاع مقدس و بیان یکی از ده‌ها خیانت منافقین در طول این دوران که در کتاب «دا» به آن اشاره شده است. در بخش‌هایی از این کتاب ارزشمند دوران دفاع مقدس در خصوص یکی از شیوه‌‌های کثیف منافقین، یعنی جنازه دزدی، اینگونه آمده است؛

... وقتی شخصی به راوی اعتراض می‌کند که «در قبرستان جنت آباد که امنیت ندارد چه کار می‌کنید و شهدا محافظ می‌خواهند چه کار!» می‌گوید:

- «این‌ها محافظت می‌خوان. شب‌ها وقتی سگ‌ها حمله ور می‌شن شما کجایی ببینی اینجا چه خبر می‌شه. دیشب ما کلی حواسمون بوده باز امروز می‌بینیم سگ‌ها زمین جنت آباد رو کندن. تازه سازمان مجاهدین هم از یک طرف. مردم جنازه بردن بیمارستان طالقانی وقتی رفتند پس بگیرند بیمارستان نداده. گفتند نامه بیارید. معلوم شده نیروهای سازمان مجاهدین، جنازه‌ها رو گرفتن بردن تو شهرهای دیگه به اسم شهدای سازمان مجاهدین تبلیغ کردن و جنازه رو خاک کردن. اگه حمله‌ای بشه، چه از طرف سگ‌ها و چه از طرف منافقین و مجاهدین از این چند تا پیرزن و پیرمرد توی جنت آباد چه کاری بر می‌یاد؟»

- بستگان مردی که شهید شده و جنازه‌اش را بیمارستان تحویل نمی‌داده با راوی به بیمارستان می‌روند: «گفتم: آمدم دنبال شهید این خانواده. مثل اینکه بهشون گفتین هر کس تحویل داده خودش بیاد بگیره. گفت آره. گفتم این قانون جدیده؟ گفت قانون نیست، منتهی بهمون سپردن تا مطمئن نشدیم شهید مال چه خانواده‌ایه تحویل ندیم، چون یه عده به اسم کس و کار شهید اومدن جنازه رو تحویل گرفتن و در واقع دزدیدن و بردن! بعداً معلوم شد عضو سازمان مجاهدین‌اند که شهدا را به اسم گروه خودشون توی شهرها تشییع می‌کنن تا تبلیغاتی براشون باشه».

و امروز به نوعی مشابه همان دوران است. اینکه منافقین و فتنه سبز در پیوندی ایدئولوژیک، علاوه بر فتنه آفرینی و نفاق، گستاخانه اقدام به شهید دزدی هم می‌کنند و شهید بسیجی، صانع ژاله و محمد مختاری را به نام خودشان ثبت و ضبط می‌کنند. تحرکاتی که درسایت‌های زنجیره‌ای منافقین، «بالاترین» و سایت‌‌های فتنه‌گران سبز اتفاق افتاد است دقیقاً در یک راستا و از یک آبشخور تغذیه می‌شود و ماجرای جنازه دزدی دوران دفاع مقدس که در آن دوران منافقین متولی‌اش بودند،‌ امروز به عرصه اتحاد منافقین و فتنه سبز برای دزدی اعتبار یک شهید تبدیل شده تا هزینه‌‌های بعدی فرقه رو به موت فتنه سبز فراهم شود و ایضاً منافقین نیز تابوت خالی‌شان را با جنازه‌ای خیالی حمل کنند. »(۱) کتاب دا

شهادت این دانشجوی بسیجی در حالی است که از روزهای قبل از تجمع غیرقانونی۲۵ بهمن در تهران، اخباری مبنی بر حضور تیم‌های منافقین برای تکرار پروژه کشته‌سازی مشابه ماجرای ندا آقاسلطان و انتساب آن به نیروهای نظامی منتشر شده بود. همچنین گروهک منافقین نیز در اطلاعیه‌ای با امضای مریم رجوی از فراخوان غیرقانونی راهپیمایی حمایت کرده بود.

اما در مورد فتنه ۲۵ بهمن، شواهد و دلایل قابل تأملی نیز در مورد توصیه به حمله و ضرب و شتم نیروهای مردمی و کشته سازی از نیروهای فتنه سبز به بهانه ساختن پیراهن عثمان وجود دارد. در همین مورد در سایت صهیونیستی بالاترین که یکی از سایت‌های طرفدار اوج گرفتن اغتشاشات است و تلاش می‌کند با ایجاد هیجان کاذب در میان اندک طرفداران نادان فتنه سبز، بر آتش فتنه و خون‌ریزی بیفزاید،‌ تئوری‌های قابل توجهی در مورد برخورد با نیروهای مردمی و بسیجی آمده و اینگونه ذکر شده است: «دوستان عزیز دقت کنید.. لازم نیست خیلی وقت صرف کنید.. فقط جفت قلم پا و دستشون رو بشکنید.. اینطوری واسه ۴-۵ ماه حتا اگر هم بخوان نمیتونن کاری کنن ! اما یادتون نره، "جفت پا" و جفت دست"... دست رو از ساعد بشکنید که کاملا آویزون بشه، پا رو هم از "ساق".. کافی هست ۲ نفر نگه دارن، ی نفر با میله آهنی/چوبی بزنه، .یا با لگد، اگر دلش رو دارید.. با ی ضرب تموم میشه.. بعدشم مثل ..... ولش کنید همون جا تا رفقاش بیان جمعش کنن. ..اینطوری حد اقل ۲-۳ نفر از نیروهاشون مشغولش میشن، در صورتی که اگر بکشید، کسی واسه مرده وقت نمیذاره..... نتیجه" ۲ دست و ۲ پاشون رو بشکنید". موفق باشید.

در قسمت دیگری از مطالب مدعیان راهپیمایی سکوت و همراه با آرامش آورده شده:

من فکر میکنم بهترین کار این هستش که بسیجی ها و سپاهی هایی که در محله تان زندگی میکنند را در تاریکی شب و در جایی خلوت گیر آورده و .................... بنظر من این روش بسیار موثر تر از این نمونه های اندک در تظاهراتهاست,باید اینها در محل زندگیشان امنیت نداشته باشند و مجبور به ریزش شوند!»(۲)

شاید برای روشن شدن ماجرا همین مقدار هم به خوبی نشان دهد که حمله کنندگان به مردم و نیروهای بسیجی به خوبی شناسایی شوند و همه بدانند که پروژه کشته سازی منافقین و سران فتنه سبز دیگر پروژه‌ای سوخته است.

---------------------

۱کتاب دا.

۲سایت ضد انقلابی بالاترین




  • milad king

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی